آب هرگز نمی میرد

توضیحات کوتاه
عنوان: آب هرگز نمی‌میرد نویسنده: حمید حسام موضوع: خاطرات دفاع مقدس – زندگی‌نامه جانباز میرزا محمد سلگی تعداد صفحات: حدود 700 صفحه نوع کتاب: مستند روایی و زندگی‌نامه‌ بر پایه‌ی مصاحبه‌

قیمت اصلی: 320/000 تومان بود.قیمت فعلی: 304/000 تومان.

  • تحویل اکسپرس
  • پرداخت در محل
  • هفت روز ضمانت بازگشت
  • ضمانت کالا
  • پشتیبانی آنلاین

معرفی محصول

کتاب « آب هرگز نمی‌ میرد »

یکی از آثار پرخواننده و تأثیرگذار در حوزه‌ی **ادبیات دفاع مقدس ایران** است؛ روایتی صادقانه، انسانی و پرشور از زندگی و رشادت‌های **سردار جانباز  میرزا محمد سلگی**، فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع) لشکر ۳۲ انصارالحسین همدان.

### 👤 درباره شخصیت اصلی
**سردار جانباز میرزا محمد سلگی** از فرماندهان برجسته‌ی دوران جنگ تحمیلی بود که در عملیات‌های متعددی مانند والفجر، بدر، و مرصاد حضور داشت. او از ناحیه پا به‌شدت جانباز شد، اما با همان جسم مجروح سال‌ها فرماندهی کرد.
در شخصیت او دو وجه کاملاً برجسته وجود داشت:
1. شجاعت و مهارت نظامی بالا
2. عمق ایمان و روح عرفانی

نویسنده تلاش کرده در قالب روایت‌های انسانی، این ترکیب بین عقل و عشق، بین رزم و راز را به زیبایی نشان دهد.

### 🧠 مضمون و درون‌مایه کتاب
کتاب با زندگی شخصی سلگی آغاز می‌شود؛ کودکی، تحصیلات، حضور در انقلاب، سپس ورودش به جبهه و ادامه‌ی زندگی جانبازی‌اش.
اما ساختار روایی آن فراتر از یک خاطره ساده است — روایت زندگی یک انسان در مسیر ایمان و ایثار.

محورهای اصلی محتوا:
1. **ایثار و مقاومت در برابر سختی‌های جسمی**
– او پس از زخمی شدن شدید، در میدان جنگ باقی ماند.
2. **فرماندهی اخلاقی و انسانی**
– برخلاف تصور نظامی‌گری خشک، سلگی با رزمندگان مثل یک پدر، برادر و دوست رفتار می‌کرد.
3. **رگه‌های عرفانی و معنوی عمیق**
– در بخش‌هایی از کتاب، تفکرات و حالات روحی سلگی شباهتی به عارفان دارد؛ نگاه به مرگ، معنا، خدمت و عشق الهی.
4. **تصویرسازی سینمایی از جنگ**
– نویسنده با قلمی بسیار تصویری، فضای جبهه، بوی خاک، صدای گلوله‌ها و روحیه‌ی رزمندگان را زنده کرده است.

### ✍️ سبک نگارش
حمید حسام (که خود از رزمندگان دفاع مقدس است) کتاب را در قالب **روایت اول شخص** نوشته و با ادبیاتی ساده، اما بسیار پرحس و تأثیرگذار پیش برده است.
خواننده احساس می‌کند خود با سلگی در سنگر است، درد را لمس می‌کند و با نگاه او به دنیا آشنا می‌شود.

به همین دلیل، «آب هرگز نمی‌میرد» از پرفروش‌ترین آثار حوزه‌ی دفاع مقدس شد و جایزه‌های مهمی نیز گرفت.

### 🏆 افتخارات کتاب
– **برگزیده‌ی جشنواره‌ی کتاب سال دفاع مقدس**
– **برگزیده‌ی جشنواره‌ی جلال آل‌احمد (بخش مستندنگاری)**
– **اثر منتخب رهبر انقلاب در فهرست کتاب‌های توصیه‌شده برای مطالعه**

### 🪶 عنوان و نمادگرایی
نام کتاب‌ «آب هرگز نمی‌میرد» استعاره‌ای زیباست از روح پاک جانبازان و شهدا؛
آب هرگز نمی‌میرد چون ذاتش احیاگر است، و انسان‌هایی مانند سلگی نیز با وجود رنج جسم، زنده و جاری در حافظه‌ی ملتند.

### 💬 نقل از متن (بدون کپی):
در بخش‌هایی از کتاب، سلگی از لحظه‌ای سخن می‌گوید که بدنش مجروح شده اما با ایمان و توکل تصمیم می‌گیرد فرماندهی را رها نکند. این بخش‌ها نه فقط روایت جنگ، بلکه تمرین نگاه مؤمنانه به رنج‌اند.

### 💡 جمع‌بندی
«آب هرگز نمی‌میرد» کتابی است که در آن **شجاعت، عشق، ایمان و انسانیت** در هم آمیخته‌اند.
خواندنش حتی برای نسل‌های جوان که جنگ را ندیده‌اند، الهام‌بخش است؛ زیرا از مرز خاطره عبور کرده و به معنا و فلسفه‌ی زندگی می‌رسد.

بخشی از کتاب آب هرگز نمی میرد

چشمم باز شد، دور و برم چند پرستار دیدم. یکی از آن ها شورت پارچه ای آورد که با کمک او و بقیه بپوشم، ملحفه را کنار زدند، دیدم پا ندارم. روبروی اتاق، فرمانده لشکر حاج علی شادمانی ایستاده بود و داشت گریه می کرد.
هرچه فکر کردم کجا بودم و چه اتفاقی افتاده چیزی به یاد نیاوردم. بیمارستان در بانه بود. اما امکاناتی برای درمان نداشت. چند مسکن و سرم تزریق کردند چشمانم کمی سو گرفت، هنوز دانه های اشک را روی صورت فرمانده لشکر می دیدم که دست توی موهایم می کشید و دلداریم می داد.

در بیمارستان همان پوست نیم بند پای چپ را با قیچی کندند و هر دو پا مثل هم از زیر زانو قطع شدند و استخوان ها از بالای زانوهای هر دو پا تا کشاله ران شکسته و پر از ترکش ریز.
ظرف یک ساعت اتاقی که بستری بودم از همرزمان پر شد. آمده بودند که خون بدهند، علی چیت سازیان پیش قدم شد و اولین کیسه خون را او داد و چند نفری که گروه خونشان می خورد خون دادند.

چشم در چشم علی چیت سازیان داشتم، اگر می دانستم این آخرین بار است که او را می بینم، هرگز چشمانم را نمی بستم اما از اینکه خون شیرمردی مثل علی چیت سازیان در رگ هایم جاری می شد احساس خوبی داشتم.
خیلی زود خبر مجروحیتم تا قرارگاه نجف رفت. فرمانده سابق لشکر ما حاج مهدی کیانی معاون قرارگاه نجف شده بود اما قبل از آمدن او از هوش رفتم.

نقد و بررسی‌ها کاربران