چهار گفتار

توضیحات کوتاه
📕کتاب “چــهــار گـــفـــتــار” تبیین زمینه‌ها، علل و آثار حادثه ی عاشورا ✒️به قلم: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدّ ظله العالی)

قیمت اصلی: 50/000 تومان بود.قیمت فعلی: 47/000 تومان.

  • تحویل اکسپرس
  • پرداخت در محل
  • هفت روز ضمانت بازگشت
  • ضمانت کالا
  • پشتیبانی آنلاین

معرفی محصول

📚 معرفی جامع کتاب «چهار گفتار»

نام کتاب: چهار گفتار

نویسنده: حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای (مدّ ظله العالی)

موضوع: تبیین زمینه‌ها، علل، آثار و منطق قیام عاشورا؛ تأکید بر جنبه حماسی و عشق الهی در نهضت امام حسین (ع) و ضرورت درس‌آموزی از آن برای دوران معاصر.

نوع اثر: مجموعه‌ای از چهار سخنرانی که در مناسبت‌های مختلف (احتمالاً در ایام محرم) ایراد شده‌اند.

هدف اصلی: توجه دادن جامعه اسلامی به عوامل بروز انحراف در صدر اسلام و جلوگیری از تکرار فاجعه عاشورا در دوران معاصر، با تکیه بر منطق عشق به خاندان عصمت و طهارت.


🧩 محتوای کلیدی و تمرکز گفتارها

همان‌طور که اشاره کردید، این کتاب شامل چهار سخنرانی است که هر یک به یک بُعد کلیدی از واقعه می‌پردازد:

🔹 گفتار اول: عظمت قیام و منطق عشق

  • تمرکز: این گفتار به ماهیت حماسی و عاشقانه بودن کربلا اختصاص دارد.
  • نکته محوری: تأکید بر اینکه درک ابعاد کامل کربلا تنها با «منطق عشق و چشم عاشقانه» ممکن است. این عشق، عشقی است که انسان را به فداکاری‌های بزرگ وامی‌دارد.
  • نتیجه قیام: امام حسین (ع) با فداکاری خود، دین پیامبر را زنده نگه داشت و مانع از سقوط نهایی جامعه شد.

🔹 گفتار دوم: رویارویی با سقوط و انحراف

  • تمرکز: بررسی وضعیت جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر (ص) و تلاش امام حسین (ع) برای ایستادن در برابر «سرعت سراشیب سقوط».
  • تحلیل: علت قیام صرفاً دفاع از مقام نبود، بلکه جلوگیری از محو شدن اسلام ناب توسط حکومتی بود که عدالت را زیر پا گذاشته بود.

🔹 گفتار سوم: مبارزه با فراموشی

  • تمرکز: بررسی تلاش‌های دشمنان برای به فراموشی سپردن واقعه عاشورا.
  • نکته محوری: علی‌رغم تمام تلاش‌ها، نهضت امام حسین (ع) زنده مانده است و این زنده ماندن، خود معجزه‌ای است که نشان‌دهنده حقانیت و جاودانگی پیام قیام است.

🔹 گفتار چهارم: درس‌های معاصر

  • تمرکز: استخراج آموزه‌های مستقیم عاشورا برای دوران معاصر و جلوگیری از تکرار فاجعه.
  • هدف: این بخش کاربردی‌ترین قسمت کتاب است و مخاطب را به این سو هدایت می‌کند که عوامل انحرافی که باعث شد جامعه صدر اسلام به عاشورا ختم شود، چگونه در هر دورانی ممکن است تکرار شوند و چگونه باید با آگاهی دینی و حسینی از وقوع آن جلوگیری کرد.

بخش هایی از کتاب:

اوّلین عبرتی که در قضیه ی عاشورا ما را به خود متوجه می کند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر صلوات الله و سلامه عليه، جامعه ی اسلامی به آن حدّی رسید که کسی مثل امام حسین علیه السّلام ناچار شد برای نجات جامعه ی اسلامی چنین فداکاری ای بکند؟ این فداکاری حسین بن علی علیه السّلام، یک وقت بعد از هزار سال از صدر اسلام است؛ یک وقت در قلب کشور ها و ملت های مخالف و معاند با اسلام است؛ این یک حرفی است. اما حسین بن علی علیه السلام در مرکز اسلام در مدینه و مکه – مرکز وحی نبوی – وضعیتی دید که هر چه نگاه کرد چاره ای جز فداکاری نداشت؛ آن هم چنین فداکاری خونین با عظمتی! مگر چه وضعی بود که حسین بن علی علیه السّلام، احساس کرد که اسلام فقط با فداکاری او زنده خواهد ماند والا از دست رفته است؟! عبرت این جاست. روزگاری رهبر و پیغمبر جامعه ی اسلامی، از همان مکه و مدینه پرچم ها را می بست به دست مسلمان ها می داد و آن ها تا اقصی نقاط جزيزة العرب و تا مرز های شام می رفتند؛ امپراتوری روم را تهدید می کردند؛ آن ها از مقابل شان گریختند و لشکریان اسلام پیروزمندانه بر می گشتند؛ که در این خصوص می توان به ماجرای «تبوک» اشاره کرد. روزگاری در مسجد و معبر جامعه اسلامی صوت و تلاوت قرآن بلند بود و پیغمبر با آن لحن و آن نَفَس، آیات خدا را بر مردم می خواند و مردم را موعظه می کرد و آن ها را در جاده ی هدایت با سرعت پیش می برد ولی چه شد که همین جامعه همین کشور و همین شهر ها، کارشان به جایی رسد و آن قدر از اسلام دور شدند که کسی مثل یزید بر آن ها حکومت می کرد؟! …..

یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداق های بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده می شود، فرهنگ رزمندگی و جهاد است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هر گونه تلاش در مقابله با دشمن، می تواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند؛ اما این تعبیر، درست نیست. چون یک شرط جهاد این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگ مسلحانه است که جهاد رزمی نام دارد؛ یک وقت در میدان سیاست است که جهاد سیاسی نامیده می شود؛ یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به جهاد فرهنگی تعبیر می شود و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن جهاد سازندگی اطلاق می گردد. البته جهاد، با عنوان های دیگر و در میدان های دیگر هم هست. پس

شرط اوّل جهاد این است که در آن تلاش و کوشش باشد و شرط دوّمش این که، در مقابل دشمن صورت گیرد.

این نکته در فرهنگ اسلامی، نکته ی برجسته ای است، که گفتیم نمونه هایی هم در میدان های مختلف دارد در روزگار ما هم، وقتی ندای مقابله با رژیم منحوس پهلوی از حلقوم امام رضوان الله علیه و همکاران ایشان در سال 1341 بیرون آمد، جهاد شروع شد. پیش از امام هم، البته جهاد به صورت محدود و پراکنده وجود داشت که حائز اهمیت نبود. هنگامی که مبارزه ی امام شروع شد جهاد اهمیت پیدا کرد تا این که به مرحله ی پیروزی خود یعنی پیروزی انقلاب اسلامی رسید. بعد از آن هم تا به امروز، در این کشور جهاد بوده است چون ما دشمن داریم. چون دشمنان ما، از لحاظ نیروی مادّی، قوی هستند. چون اطراف و جوانب ما را، از همه جهت دشمنان گرفته اند. آن ها در دشمنی با ایران اسلامی، جدّی هستند و سر شوخی ندارند؛ چون می خواهند از هر راهی که شد ضربه بزنند. پس، در ایران اسلامی، هر کس به نحوی در مقابل دشمن – که از اطراف، تیر های زهرآگین را به پیکر انقلاب و کشور اسلامی، نشانه رفته است – تلاشی بکند، جهاد فی سبیل الله کرده است.بحمدالله، شعله ی جهاد بوده است و هست و خواهد بود.

البتّه یکی از جهاد ها هم جهاد فکری است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هر کس که در راه روشنگری فکر مردم تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوء فهمی شود، از آن جا که در مقابله با دشمن است تلاشش جهاد نامیده می شود. آن هم جهادی که شاید امروز، مهم محسوب می شود. ….

نقد و بررسی‌ها کاربران