کهکشان نیستی

توضیحات کوتاه
کتاب :  کهکشان نیستی (داستانی بر اساس زندگی آیت‌الله سیدعلی قاضی‌طباطبایی (ره)) به قلم : حجت الاسلام محمد هادی اصفهانی تعداد صفحات 558  

قیمت اصلی: 440/000 تومان بود.قیمت فعلی: 418/000 تومان.

  • تحویل اکسپرس
  • پرداخت در محل
  • هفت روز ضمانت بازگشت
  • ضمانت کالا
  • پشتیبانی آنلاین

معرفی محصول

کتاب کهکشان نیستی، داستانی بر اساس زندگی آیت‌الله سیدعلی قاضی‌طباطبایی (ره)

به قلم  حجت الاسلام محمد هادی اصفهانی می باشد.

سید علی قاضی طَباطَبایی (۱۲۸۲-۱۳۶۶ق)، عارف، و استاد اخلاق و عرفان حوزه علمیه در نجف  در قرن چهاردهم قمری بود. برخی از علما، بزرگان و علمای شیعه در مکتب اخلاقی او حضور داشته‌اند. سید محمدحسین طباطبائی، سید هاشم موسوی حداد و محمدتقی بهجت از شاگردان او بوده‌اند.

قاضی طباطبایی در عرفان از طریقۀ ملا حسینقلی همدانی پیروی می‌کرد و رسیدن سالک به مقام توحید را بدون پذیرفتن ولایت اِهل بیت امکان‌پذیر نمی‌دانست. رساله سیر و سلوک بحرالعلوم را بهترین کتاب عرفانی می‌دانست و روش احراق را توصیه می‌کرد.

شهرت قاضی طباطبایی بیشتر به‌دلیل بعد عرفانی شخصیت اوست؛ اما او در علوم دیگر مانند حدیث، فقه و تفسیر نیز صاحب‌نظر بود.

خلاصه کتاب کهکشان نیستی

این کتاب  75 فصل داردکه هر کدام با آیه‌ای از قرآن آغاز می‌شود. هر فصل یک راوی دارد و فصل‌ها تقریبا به ترتیب زمانی ، از ذی‌حجه 1285 تا 1366 قمری (تقریبا از 1245 تا 1325 شمسی) چیده شده است.
گفتار هر یک از راویان که گاهی همسر و فرزندان، گاهی دوستان و شاگردان، گاهی دانای کل و.. است به مثابه تکه‌های پازل، جزئیات زندگی یکی از قله های عرفان شیعه را روایت می‌کند، نزدیک به یک سده از اوضاع و احوال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی نجف، تا خواننده را با خود به قلب تاریخ ببرند و او را سر دوراهی‌ها و انتخاب‌های سیدعلی‌ قاضی بنشانند.داستان از حدود 27سالگی آقای قاضی و هجرت او از تبریز به نجف همراه همسر و سه دخترش آغاز می‌شود.
این کتاب خواننده را از رهگذر نگاه  بسیاری از عرفای بزرگ  به زندگی این عالم و عارف وارسته می گذراند به صورتی که بعد از خواندن کتاب متوجه خواهد شد که با بسیاری از اولیاء الهی و روش فکری و سلوک رفتاری  و شخصیتی آن‌ها نیز آشنا شده است.

در فصل 75 که آخرین فصل کتاب است نویسنده بخشی از سفارش‌ها، دستورها و احوالات پراکنده‌ای که در داستان ذکر نشده، با تکمیل از منابع دیگر ذکر کرده است.
این رمان جزو نادر رمان های حال حاضر است که غیر از پاورقی‌های کتاب که به توضیح معانی و آیات و احادیث یا وقایع پرداخته‌اند، شامل قسمت منابع و مآخذ است که با بیش از ده‌هزار کلمه با همت نویسنده انجام شده است.

برای هر فصل در این بخش ستونی درنظر گرفته شده تا منابع چاپی یا شفاهی و مصاحبه آن ذکر شود. نویسنده دراین‌باره می‌‌گوید: «این کار در بین نویسندگان رمان عرف نیست؛ اما به علت حساسیت و اهمیتی که شخصیت مرحوم قاضی دارد، این پروژه مفصل و طاقت‌فرسا در این کتاب به انجام رسیده است.»

بزرگان دین و قله‌های عرفان و توحید به خاطر جایگاه معنوی که دارند از دسترسی و پیروی دور به نظر می‌رسند. نویسنده این اثر خواسته خواننده را به این نتیجه برساند که رفتن این راه ممکن و شدنی است:
«رسالت این کتاب صرفاً تعریف داستان نیست، رسالت آن این است که خواننده از ابتدا که با این کتاب هم‌نفس می‌شود، وقتی کتاب را به اتمام می‌رساند، فکر یک حرکت معنوی جدی و عملی داشته باشد و رگه‌های برنامه‌ریزی این امور در او شروع به قوت گرفتن کند، لااقل انگیزه‌ای برای ورود به سرزمین حقیقت در او ایجاد شود.»

برشی از کتاب :

ســید علــی در آخریــن روزهــای بیستوهفتســالگیاش عــازم ســفری شــده بــود کــه
خــود نمیدانســت قدمهــا و مجاهداتــش در بســتر تاریــخ مانــدگار خواهــد شــد. او تبریــز
ِ ناآرامــش قــراری بیــش از ایــن طلــب میکــرد.
و خانــوادهاش را دوســت داشــت، امــا روح
بهدنبــال رســیدن بــه حقایقــی واالتــر از روزمرگیهــای زندگــی طلبــهای عــادی بــود. کــم
درس نخوانــده و ســالها خــا ک مکتبخانههــا، حوزههــا و مســاجد تبریــز را خــورده بــود.
ّ ــر تبریــزی، صاحــب
تفســیر کشــاف را پیــش پــدر خوانــده و پایــۀ ادبیاتــش را نــزد نی
مثنـوی آتشـکده، محکـم کـرده بـود. بـرای مقدمـات علـوم حـوزوی، توشـههای زیـادی از
درس میــرزا موســی تبریــزی و میــرزا محمدعلــی قراچهداغــی برداشــته و محضــر امامقلــی
نخجوانــی، اســتاد پــدرش را مــدت کوتاهــی درک کــرده بــود.
امامقلـــی خود، شـــوریدهای بود در ابتدای جوانی، در دام عشـــق مجـــازی گرفتار آمده
بـــود. روزی در میـــان راه، درحالیکـــه سراســـیمه میرفتـــه و در حـــال فکر و خیـــال بوده،
صاحبدلـــی دســـت بـــر شـــانهاش مینهـــد و بـــه او میگویـــد: »ایـــن راه عشـــق نیســـت و
عشـــقی که به آن مبتالیی، عشـــق حقیقی نیســـت! عشـــق، عشق خداســـت و باید عاشق
پرودگار شـــد.«

نقد و بررسی‌ها کاربران